فیلم زیر سقف دودی
سلام و درود ها
اگر آرمان فمینیست را به محدوده مرد ستیزی نبریم، من هم یک فمینیست هستم و بنابراین هیچ مشکلی نه تنها با ساخته های پوران درخشنده ندارم که بسیار هم تحسین می کنم.
فیلم بسیار خوب زیر سقف دودی برای من یک روایت آشنا و در قسمتی هم تجربه شده بود.
جاییکه زنان قدیمی مانند مادر عزیزم با دوستی های خاله خرسه شون عملن بنیان خانواده را کامل عین همین فیلم نابود می کنند و من جز کسانی هستم که معتقدم مقصر اینجا خود زن خانواده است.
البته حتمن که زن ایرانی را یک قربانی بزرگ جامعه مردسالار می دانم ولی این روایت خیلی برای دختران امروز کمرنگ تر شده و حتمن مواردی مثل مشکلات مریلا در فیلم را کمتر دچارش خواهند شد ولی هنوز هم هستند این دختران که زندگی خودشون را فدای بچه می کنند.
بچه هیچ… آخه زن حسابی کار خانه و خانه داری و قرمه سبزی جای خود، رسیدن به خودت و شوهرداری هم جای خود.
آنجاییکه رفت مریلا موهاش را رنگ کنه گفت بعد ۲۰ سال آمدم اگر اهل گریه بودم باید میزدم زیر گریه که دقیقن مامان خودم که شوهرم میگه من ترا همینجوری دوست دارم …
خوب زر میزنه …
تو خوشگل کن خودت رو
من جای مریلا بودم حتمن اولویتم خودم و بعد شوهرم و در آخر فرزندم بود.
شخصیت زشت فرهاد اصلانی و قصه متاسفانه تکراری و البته واقعی خیانت یک مرد به همسرش و خانواده اش را که تا ساعتی قبل تر می تونه حتی طناز باشه ولی با مریلا اینقدر بد باشه را یک تجربه دارم …
متاسفانه ذهن گاهی بعضی چیزها را فراموش نمی کنه. مثلن من ظهر با همسرم سر یک موضوعی دعوا داشتیم و عصر می خواهم خوشرفتاری کنم سخت ه چه برسه به طنازی.
بوده وقتی که با طرفم که همه بودند از پدر و مادر و خواهر و برادر و دوست و همکار و کارمند عصبانی بودم و بی ادبی کردم و درب را کوبیدم به هم زدن بیرون ولی چند ثانیه بعد یکی دیگه را دیدم و خیلی معقول حتی شاید خوش و بش هم کردم و از آن بدتر گفتم چه خوب شد دیدمت و آرام شدم!!!
خوب درد… چرا…
ولی هست!
حتمن جنبه های روانشناسی داره که باید بررسی علمی بشه.
در بطن داستان فرهاد وارد یک رابطه با بهنوش به عنوان یک دختر مقابل همسرش که مرد پسند تر نشان داده شده آمد که کاش اینکار را نمی کرد چون اینگونه القا کرد که فرهاد دنبال نیازهای جسمی بوده.
من قوین به عنوان یک مرد میگم که همه چیز در ذهن یک مرد میگذره و چاقی که مریلا را محکوم می کرد و باشگاه فرستاد و قرص و خواهر و پسر و … اصلن مهم نیست اگر یک مرد کسی را دوست داشته باشه.
موردی را می شناسیم که همه می گفتند این دختر حوری بهشتی ه و وقتی شوهرش می خواست ازش جدا بشه عامیانه اش این بود که بهش گفته بودند چطور دلت میاد یک همچنین چیزی را از دست بدی و جوابش این بوده:
شما از اخلاق گندش خبر ندارید… اصلن حالم بهم می خوره وقتی نگاهش می کنم…
و وقتی در حالت نرمال هیچ مرد سالمی حتی در ذهنش به هرگونه لذت بردن از دخترش حتی فکر هم نمی کنه پس اگر مرد نرمال باشه که زندگیش را نابود نمیکنه؛ که یکجایی آخر فیلم نشون داد فرهاد با دیدن فیلم عروسی شون احساساتی شد، پس مرد سالم را اینقدر کوچیک نباید دید که مثلن با یک عشوه و یک کیس خوش اندام و یک … وا بدهد.
توی مرافعه مریلا یکجایی توی فیلم گفت تو مالی و مادی برام کم نذاشتی ولی احساسی چرا و خودش پیش روانشناس اقرار کرد با آمدن فرزندش علاقه اش را خرج بچه اش کرد و حتی فهمید شوهرش دچار حسادت شده و این آن چیزیه که من توی این داستان متاسفانه غم انگیز که تا حدودی مادر عزیز خودمم هم درگیرش بود مقصرشون می دونم.
اما
من اگر جای مریلا بودم بازم تلاش می کردم
و اگر جای فرهاد بودم حتی اگر بهنوش دروغگو هم نمی رفت بر می گشتم و هرآنچه از دستم بر می آمد برای جبران می کردم.
حالا بگو خسته نباشی رفتی عشق و حالت را کردی و حالا می خواهی برگردی.
فیلم خالی از اشکال نیست ولی توصیه می کنم ببینید.